در یکی از جنگها حضرت علی علیه السلام با یکی از مشرکان در حال نبرد بود.
کافر به امام گفت: ای پسر ابوطالب، شمشیرت را به من ببخش.»
علی علیه السلام شمشیرش را به سوی او افکند.
کافر گفت: در شگفتم! در این موقعیت شمشیرت را به من میدهی؟»
امام فرمود: تو دست نیاز به سوی من دراز کردی، و رد کردن سائل، از بزرگواری به دور است.»
در این هنگام مرد کافر، خودش را به زمین انداخت و گفت: رفتار دینداران چنین است.» و پای امام را بوسید و مسلمان شد.
در جنگ خندق (احزاب) نیز وقتی حضرت علی علیه السلام، عمرو بن عبدود، مبارز تنومند و شجاع عرب، را به زمین افکند، عمرو به او گفت: من از تو خواستهای دارم: بدن من را در میدان نبرد نکن و لوازم همراهم را با خود نبر.»
امام در پاسخ فرمود: این درخواست ناچیزی است.»
پس از آن، سپاهیان به امام گفتند: چرا زره عمرو را برنداشتی؟ زیرا در میان عرب نظیر ندارد و بسیار ارزشمند است.»
امام فرمود: من حیا کردم که بدن او را در میدان نبرد رها سازم.»
خواهر عمرو وقتی بدن برادرش را دید و متوجه شد که قاتلش او را نکرده، اندوهگین نشد و گفت: خشنودم که برادرم را شخص بزرگوار و کریمی کشته است.»
- بحارالانوار، ج 41، ص 69 و 73 ------ مناقب
لا فَتى اِلاّ عَلِىّ، لا سَیفَ اِلاّ ذُو الفَقار
,نبرد ,امام ,علیه ,عمرو ,میدان ,را به ,گفت ,علیه السلام ,علی علیه ,میدان نبرد
درباره این سایت